امان از دل فرهاد !
واژه ایست به غایت سنگین... و درک کردنش ... به غایت دشوار، اما شیرین** و امان از دل فرهاد ... امان ... تو قلم را هم به سمت خودت می کشانی... ای محبوب ! بگذار بنویسمش، حتی اگر کمر قلم خم شود: « انتظار » واژه ای به غایت سنگین ... و درک کردنش ... به غایت دشوار، اما ... ............................................................. ** شیرینی اش، تنها برای توست، که واژه را با امید آمیخته ای، اگرنه از زهر هلاهل نیز، تلخ تر خواهد بود...
* قُلِ انتَظِروُا، إِنّا مُنتَظِروُن ...