شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

علاقه‌مندي ها

+ يا ابن الحسن !! چي ميشه از خاک دلم يه جمکران بسازي ؟ --- خسته شدم از اين همه عبادت مجازي --- کي يک سحر ،مي زني به در ؛ پاشو ديگه وقت نمازه؟--- پس کي ديگه ،منادي مي گه ،راه ديدن آقا بازه ؟
سلام آقاي جوانبخت بي زحمت مي خواستم اگه ممکنه شعر کامل اين سبک رو براي بنده بفرستيد با تشکر emameraouf.parsiblog.com

*مهاجر*

+ نه ، حتما بيشتر از5 يا 6 سال نداشت . و سعي کرده بود موهايش را حسابي زير روسريش بپوشاند .اما يه چند تار طلايي . . . پدردر خانه را باز کرد و هردو وارد خانه شدند . گرماي ظهر بيداد مي کرد . صداي اذان ميامد . . . . بابا ، دالن اذان ميگن ، تسنمه ، حالا ميتونم افطال کنم .. اشک توي چشماي پدر .....
ادامش رو هم بنويسين
اينقدر زود كه تموم نمي شه آقاي مهاجر ادامش؟؟؟؟؟
همه 8 نظر
*مهاجر*
اللهم عجل لوليک الفرج
الهي آمين
+ شايد فقط سي و اندي ساعت و به روايتي دو هزار دقيقه به پايان سال 1390 باقي مانده است و من ثانيه به ثانيه اين دقايق و ساعت ها را دعا مي کنم .. اللهم عجل لوليک الفرج .. شايد که در برگهاي تاريخ بنويسند آخرين روز از سال 1390 روزي بود که صاحب الزمان (عج) ظهور فرمود .. پس باهم بخوانيم *اللهم عجل لوليک الفرج*
اللهم عجل لوليک الفرج
اللهم عجل لوليک الفرج
بعدی همه 14 نظر قبلی
اللهم عجل لوليک الفرج
اللهم عجل لوليک الفرج ..
+ مرا ببخش كه دلتنگ توأم...
عزيزم هر وقت حرم ميرم.فراموشت نميکنم....
ممنون خانوم کريمي...
بعدی همه 16 نظر قبلی
+ امشب پريشان خاطر و دلتنگ هستم/ دلتنگ بوي جبهه بوي جنگ هستم/ دلتنگ شور و حال شب هاي غريبي/دلتنگ عطر خيس قرآن هاي جيبي/ کو لاله هايي که سراسر داغ بودند؟ / «حيثيت گل» «آبروي باغ» بودند/آنان که دريا وامدار روحشان بود/خورشيد زخم سينه ي مجروحشان بود/آنان که اخلاص عمل قديسشان کرد/ آنان که باران شقايق خيسشان کرد...
شبر
90/12/29
شرمنده ايم... :(
تا ابد...
+ مي خواهم با اشک هايم حياطش را بشويم... آنقدر اشک که ديگر چشمانم خشک شود... و آنگاه ناله سر دهم... آنقدر که تمام کبوترهاي حرم گِردَم جمع شوند... و آنگاه... همه چيز تمام شود...
سلام به همه.....
سلام
بعدی همه 16 نظر قبلی
انشاالله جناب پاكدل.....انشالله

*مهاجر*

+ - خدايا - دو دستم را هم كه كنار يكديگر بگيرم به اندازه ي جرعه اي بيشتر نيست --- و من نگاهم امشب به مُنتهاي قدر توست --- نه دستهاي اندكم .............
*مهاجر*
خدايا.... در اين شبهاي رحمتت برمن ببخش ...و دوستانم و دوستان دوستانم را.... از نعمت هاي دنيوي و اخرويت سرشار فرما . . آمين ...
* هاتف *
آي فقيران غني، کجاييد که شبهاي قدر آمده است؟!
بعدی همه 10 نظر قبلی
خدايا من به پيمانه وسيع رحمت تو اميدوارم نه گنجايش اندک قابليت خودم....
شب عفو است و محتاج دعايم //، زعمق دل دعايي کن برايم// اگر امشب به معشوقت رسيدي// ، خدا را در ميان اشک ديدي// کمي هم نزد او يادي زما کن// ، کمي هم جاي ما او را صدا کن// بگو يارب فلاني رو سياه است //، دو دستش خالي و غرق گناه است…
+ پير:بچه ي مؤدب و با استعدادي بودهميشه توي کلاس سرش پايين بود اين مسأله کم کم براش شد دردسر! خانم معلم خيلي ازش شاکي شده بود. اولش همه فکر مي‌کردند اون نسبت به درسش بي توجه شده . وقتي ازش دليل اين رفتار رو پرسيدند معلوم شد قضيه يه چيز ديگه ست. اون هميشه سرش پايين بود چون خانم معلم حجاب نداشت! خاطره اي درباره ي شهيد محسن زين الدين شادي روحش صلوات
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
عالي.......... اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بعدی همه 21 نظر قبلی
تسليم1
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم -
سكوت خيس
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم والعن واهلک اعدائهم اجمعين
+ از فراقت به جواني همگي پير شديم / بي تو از وادي دنيا همگي سير شديم بي خود از حادثه ي عشق تو ديوانه و مست / عاشق کوي تو گشتيم و زمين گير شديم . . .
اللهم عجل لوليک الفرج
+ تمام دلگرميم همين است! ومي بينم که دست برسرم ميکشي. وحالا اگرچه يخ زده ام ولي، آرامم.
+ يک بار حرف دلم را به او زدم:"خيليا موقعيت تو رو دارن ولي تونستن ماشين و خونه رديف کنن؛لااقل به خاطر زن و بچه ات يه کاري کن.به فکر اونام باش...خسته نشدي از اين همه مستاجري..؟!؟!؟"از نگاهش يکه خوردم...-خواهر:ميخواي منو وابسته ي دنيا کني؟!؟!...علمدار روايت گري حاج عبدالله ضابط...
حرم مطهر امام رضا...بهشت ثامن...
عكس خودتونه ديگه!
بعدی همه 20 نظر قبلی
...انشالله...
هدف فقط تلنگري بود به خودمون:)
+ آيا مي دانيد ائمه (ع) الغوث و الرحمة الواسعه هستند چون رحمت خدا از طريق ايشان بر خلق جاري مي شود .
رزگل
90/6/28
+ در فرازي از زيارت آل ياسين ، امام زمان (عج) خود را علم مصبوب يا علم سرازير شده معرفي فرموده اند .

رزگل

+ دفتريادداشتش را باز کرد وبا خط درشت نوشت: حيا را از دختر بچه 9 ساله اي آموختم که بعد تکليف ديگر دست خود را در دست نامحرمي قرار نداد.....
رزگل
90/6/22
رزگل
صفحه بعد رو ورق زد وبا خطي ريزتر نوشت: وبي حيايي را از زن مسني که براي جذب پسران خوشتيپ بزک ميکرد......
http://bidaran.parsiblog.com/MLink/?5247362
بعدی همه 11 نظر قبلی
رزگل
ممنونم:)
رزگل
..
207260-سلام بر مهـــ
رتبه 0
0 برگزیده
53 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top